صفحه اصلی
هفت اورنگ
خلاصه
سبحة الابرار
سبحة الابرار
بخش ۱ - مناجات
بخش ۲ - سبب نظم جوهر آبدار سبحةالابرار
بخش ۳ - در شرح سخن
بخش ۴ - حکایت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، رحمةالله، که چون این بیت بگفت که: «برگ درختان سبز، در نظر هوشیار» «هر ورقی دفتری ست معرفت کردگار» یکی از اکابر در خواب دید که جمعی از ملائکه طبق های نور از بهر نثار وی می بردند:
بخش ۵ - در استدلال بر وجود آفریدگار
بخش ۶ - حکایت آن ماهیان که تا به خشکی نیفتادند دریا را نشناختند
بخش ۷ - مناجات در طلب وصول به شهود
بخش ۸ - حکایت مناظرهٔ کلیم با ابلیس سیه گلیم
بخش ۹ - در بیان ارادت
بخش ۱۰ - حکایت آن مرید گرم رو و پیر
بخش ۱۱ - مناجات
بخش ۱۲ - در مقام توبه
بخش ۱۳ - حکایت آن وزیر که دل پندپذیر داشت
بخش ۱۴ - حکایت شیرزن موصلی
بخش ۱۵ - حکایت صبر عیار
بخش ۱۶ - در رجاء که به روایح وصال زیستن است و به لوایح جمال نگریستن
بخش ۱۷ - حکایت ابراهیم و پیر آتش پرست
بخش ۱۸ - حکایت خوابیدن ابوتراب نسفی در میدان جنگ
بخش ۱۹ - در عشق
بخش ۲۰ - سؤال و جواب ذوالنون با عاشق مفتون
بخش ۲۱ - حکایت پیر خارکش
بخش ۲۲ - فتوت
بخش ۲۳ - در صدق چنانکه ظاهر و باطن یک سان بود
بخش ۲۴ - حکایت وارد شدن میهمان بر اعرابی
بخش ۲۵ - مناجات
بخش ۲۶ - در سماع
بخش ۲۷ - در نصیحت به نفس خود و یاد از شاعران گذشته
بخش ۲۸ - حکایت حکیم سنائی رحمةالله علیه که وقت وفات این بیت می خواند: «بازگشتم از سخن زیرا که نیست» «در سخن معنی و در معنی سخن»
بخش ۲۹ - مناجات
بخش ۳۰ - خطاب به خوانندگان و عیبجویان
بخش ۳۱ - ختم کتاب و خاتمهٔ خطاب
نظرسنجی