13
« نیکی ، صفت نیکوی خلاق جهانست »
نیکی ، صفت نیکوی خلاق جهانست
آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است
از خالق ما هر چه پدید آمده نیکوست
کز خلق جهان آن بت عیّار عیان است
بد خلق نکردست خدا در همه عالم
هر چیز به جای خود از او طرفه نشان است
خورشید و مه و آنهمه سیّاره و ثابت
پیوسته به گرد رخ او در دوران است
پاکست خدائی که دل و جان همه خلق
اندر کف او سال و مه و روز و شبان است
این نکته جالب بشنو از من ناچیز
حق عاشق و معشوق خود از راه نهان است
این راه نهان چیست ؟ به غیر از دل عاشق
کان منزل و مَاوایِ خدای همگان است
بیشک عرب و هم عجم و ترک و تتاری
هم فرقۀ دیگر همه را مونس جان است
نیکو نظری کرد خدا بر همه عالم
عالم همه از عشق خدا در هیجان است
موجود ز هر نوع که باشد به حقیقت
از عشق خداوند جهان در غَلَیان است
این شعر « کمال » است ؟ مکن باوری از او
پس مُلهِم غیبی است که از او به فغان است