شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
« موجود نمود رخ زیبای وجود است »
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( غزلیات )
10

« موجود نمود رخ زیبای وجود است »

موجود نمود رخ زیبای وجود است
غایب نبود بل همه در عین شهود است
محبوب وجود است که پنهان بود امّا
همواره نهان از رخ زیبای نمد است
بادیدۀ دل صورت آن شاهد رعنا
پیدا و نهان در همه اعصار و عهود است
آن دم که شدم عاشق انوار جمالش
کارم همه دم بر همه اشیاء درود است
ای آنکه وراجوئی و دلدادۀ وصلی
او عین تو می باشد و سرچشمۀ جود است
هر گه که کنی سجده به او از سر تسلیم
این اوست که از بهرخود آندم بسجود است
پنداشته ای ساجدِ او بس تو و مائیم !
در معبد دل ساجد او گبر و یهود است
اشیا همه در بندگیش حاضر و ناظر
خود بهر خود همواره در اقرار وجُحُود است
تو آنچه شنیدستی از این وحدت و کثرت
رازیست که دربارۀ آن بود و نبود است
این شعر « کمال » است مکن باوری از او
این گفتۀ جذاب خداوند ودود است
امشب شب خوشحالی زهرای عزیز است
هنگام دف و رقص و نی و نای و سروراست