شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
« اللّه جَلَّ جَلالُه »
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( وحدت )
12

« اللّه جَلَّ جَلالُه »

دانی که کیست اللّه ؟ من ذات او ندانم
دانی که چیست وصفش ؟بنگر به جانِ جانم
دانی که کیست دلبر ؟ دلدار کلّ عالم
دانی که چیست اسمش ؟ هر اسم را که خوانم
دانی که کیست معشوق ؟ هر دلبری که بینی
دانی که چیست دلبر ؟ زیبائی جهانم
دانی که کیست عاشق ؟ عاشق به کل اشیا
دانی که چیست نامش ؟ من بر زبان نرانم
دانی که کیست رهبر؟ خود رهبر است خود را
دانی که چیست راهش ؟ راهی که من در آنم
دانی که کیست بیخود ؟ خود بی خود است خود را
دانی که چیست بی خود ؟ اشیاء مهربانم
دانی که کیست ناظر ؟ خالق ز چشم مخلوق
دانی که چیست معبود ؟ آن غایب عیانم
دانی که کیست خالق ؟ خود خالق است خود را
دانی که چیست صُنعش ؟ مهدی هر زمانم
دانی که کیست رابط ؟ خود رابط است خود را
دانی که چیست واسط ؟ آن یار بی نشانم
دانی که کیست کامل ؟ آن نیست غیر ذاتش
دانی که چیست باقی ؟ آن یار بی مکانم
دانی که کیست واصل ؟ آن کس که بی نشان است
دانی که چیست باقی ؟ آن یار بی مکانم
دانی که کیست کامل ؟ آن نیست غیر ذاتش
دانی که چیست فانی ؟ اوهام بیکرانم
دانی که کیست رهرو ؟ او رهرو است خود را
دانی که چیست کارش ؟ بگرفته او دهانم
دانی که کیست عابد ؟ خود عابد است خود را
دانی که چیست قصدش ؟ می گو ید از زبانم
دانی که کیست دائم ؟ آن ذات لایزالی
دانی که چیست لا شئی ؟ در حقّ او گمانم
دانی که کیست ساقی ؟ خود ساقی است خود را
دانی که چیست آن می ؟ گفتن نمی توانم
دانی که کیست یارم ؟ یار تمام عالم
دانی که چیست مِهرش ؟ گشته است میزبانم
دانی که کیست در دل ؟ آن دلربای عیّار
دانی که چیست فعلش ؟ کرده است میهمانم
دانی که کیست گویا ؟ گویا جز او کسی نیست
دانی که چیست رازش ؟ قاصر بود زبانم
دانی که کیست فاعل ؟ او فاعل است و لا غیر
نی که چیست سرّش ؟ بشنو ز عارفانم
دانی که کیست شاعر ؟ این بی « کمال » کامل
دانی که چیست رمزش ؟ عاشق به عاشقانم