« در مولود حضرت ابا عبد اللّه حسین بن علی سلام اللّه علیه »
14
« در مولود حضرت ابا عبد اللّه حسین بن علی سلام اللّه علیه »
حسین سلطان کل عاشقین است
حسین سر حلقه اهل یقین است
بود بابش علی جدّش پیمبر
یقیناً رهنمای سالکین است
بود اُمّ گرانقدرش صدیقه
آب والای زین العابدین است
محمد وصف او را کرده دائم
که او قربانی دین مبین است
بفرمود او بکّرات این سخن را
که این آنست و آنهم عین این است
بنازم قدرت عشق حسین را
که یکتا با جناب یا و سین است
نباشد حق ز نور خویشتن دور
حسین باحقّ وخیر الوارثین است
نباشد از کسی نور حسین دور
به موجودات عالم همنشین است
گزیده بهر بعثت انبیا را
حسین استاد کلّ عارفین است
بهنگام عبادت گشته مدهوش
جمالش قبله گاه عابدین است
به گاه صوت قرآن از لبانش
کلام حق شنیدن دلنشین است
حسین یکّه سوارملک اسلام
فداکاری برای مسلمین است
حسین اندر شجاعت بوده ممتاز
به عالم در شجاعت بی قرین است
به هیجا همچو حیدر شیر یزدان
به تعقیب گروه مشرکین است
به میدان ، گاه جنگیدن چو طوفان
گه اندر ایسرو گه در یمین است
حسین تشنه لب دیگر نگوئید !
که او خود مالک ماء مَعین است
حسین را نور یزدان اکل و شُرب است
فنا در ذات خــــیرالراحـمین است
حسین را در سخاوت کو نظیری
که فرزند امیرالمؤمنین است
شب میلاد او در کلّ عالم
بود شادی نه تنها در زمین است
برقصید و غزل خوانید امشب
که مولود حسین نازنین است
می وحدت چشانید عاشقان را
شرابش لذةٌ لِلشاربین است
بنوشید از کف او ساغر می
که ساقّی تمام کاملین است
مداریدش ز دامان دست امشب
که شافع بر جمیع مذنبین است
اگر دردی تو را تسخیر کرده
بخوان او را مجیب سائلین است
اگر داری گرفتاری به دنیا
بگو با او که او از ناصرین است
اگر هستی گنهکار و پشیمان
بجو او را که خیر الغافرین است
اگر هستی به عالم طالب علم
بگیر از او که او از عالمین است
اگر ارشاد را هستی طلبکار
یقین میدان که شاه راشدین است
« کمال » از عشق او بی خویش گشته
نه اندر آسمان نه در زمین است
همی داند که او غرق حسین است
غزل خوان از ورای ماء وطین است