شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
« حضرت علی ( ع ) و مهاتمابُده ( بودا ) اهل اللّه هندی ( اوِتار ) »
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( حضرت علی و پیغمبران )
11

« حضرت علی ( ع ) و مهاتمابُده ( بودا ) اهل اللّه هندی ( اوِتار ) »

آن مهاتما بُدهِ مردی رستهبود
« اوِتاری » هست از قول هُنود
دید در رؤیای خود مردی بزرگ
« مَنتَری » را نقل کرده آن سترگ
معنی مَنتَر بود نیکو وزیر
در زبان سانسکریت ای خوش ضمیر
که مرا روحی مبارکباد گفت
دُرّ معنی را برای من به سفت
گفت : با من بندگیّت شد قبول
در خدای خویش می یابی وصول
بعد از آنم گفت :ذکر من بگو
تا بیابی هر چه می خواهی ز هو
حق برایم می شکافد کعبه را
می کند آنجا مهیّا قبله را
نام من آلیاست در آخر زَمَن
می شوم مولود اندر کعبه من
لیک مانده مدتی تا آن زمان
تا به امر حق بیابم در جهان
« بُدهِ » چون آزار دید از گمرهان
روی کردی در خدای مهربان
گفت : ای معشوق من ای آلیا
کن مرا امداد ای شیر خدا
روبهان را از کنارم دور کن
بهر حق قلب مرا مسرور کن
حقّ آن خالقکه دست او توئی
تو خلاصی ده مرا از این دوئی
حضرت حق را توئی قدرت نما
مشکلم را حل نما ای آلیا
چون توئی مشکل گشای هر کسی
پس مرا محفوظ کن از هر خسی
نام تو ای آلیا نام خداست
نور تو از نور یزدان کی جداست
یک نظر بر روی تو انداختن
دین و دل اندر ره تو باختن
باشدی اندر عبادت بهترین
دیدن تو دیدن حق شد یقین
ای حبیب من همه چیزم توئی
در دو دنیا دست آویزم توئی
گر شوم من یک دمی از تو جدا
ارتباطم قطع گردد از خدا
تو فنا در ایزد داناستی
زین سبب بر کار من بیناستی
تو خبر داری همیاز رنج من
در درون قلب هستی گنج من
می توانی تو که آزادم کنی
از غم و رنج و تعب شادم کنی
« بُده » باز از بهر حاجاتی دگر
با علی دارد مناجاتی دگر
هست نام این دعا « بُدَهی یوگا »
گفته او در آخرش « اوم آلیا »
این دعا مشهور هست از آن جناب
که شده مسطور در چندین کتاب
کای خدا حقِّ علیّ مهربان
که بود رحمت برای مردمان
از کرم یاری نما با این فقیر
حقّ جان آلیادستم بگیر
حقّ فرزندان پاکش ای خدا
دستگیری کن تو از این بینوا
بارالاها حقّ نام پاک او
کن نصیبم قدری از ادراک او
آبرویم حفظ کن ای رهنما
حقّ ذات پاک یارم آلیا