شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
« نیایش صبحگاهی »
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( اندرزها و چند رباعی )
9

« نیایش صبحگاهی »

گفت مردی با خدا و رستگار
این دعا را یاد گیر و بر به کار
از رحم زاده مرا خوب ای خدا
من برآنم تا بیارم هدیه ها
از وظائف هدیه های گونه گون
آورم در حضرت بی چند و چون
از ره دل با خشوع و با حضور
میکنم تقدیم آن دریای نور
فکر و گفت و جمله اعمال مرا
خالص و آنگه مقدّس کن ، خدا
ای خدای مهربان ، فریاد رس
تا نباشم موجب آزار کس
همچنان مگذار جانا تا کسی
موجب آزار من باشد بسی
رهنمائی ها مرا امروز کن
تا ابد بر نفس دون پیروز کن
تو دعا کن ای که هستی در وصال
تا کند آمین ز راه دل « کمال »