99
غزل ۳۹۵
بکش زارم چه دایم حرف از آزار می گویی
تو خود آزار من کن از چه با اغیار می گویی
رقیبان صد سخن گویند و یک یک را کنی تحسین
چو من یک حرف گویم، گوییم بسیار می گویی
تغافل می زنی گر یک سخن صد بار می گویم
و گر گویی جوابی روی بر دیوار می گویی
حدیث غیر گویی تا ز غیرت زودتر میرم
پس از عمری که حرفی با من بیمار می گویی
نگفتی حال خود تا بود یارای سخن وحشی
مگر وقتی که نبود قوت گفتار می گویی