74
غزل شمارهٔ ۲۹۶
هرچه پیدا و هرچه پنهان است
هرچه پیدا و هرچه پنهان است
طلب آن اگر کنی ای دوست
طلب آن اگر کنی ای دوست
کُنج دل گنج خانه عشق است
کُنج دل گنجخانهٔ عشق است
عاشقانه به ذوق می نالم
عاشقانه به ذوق می نالم
کفر زلفش به جان خریدار است
کفر زلفش به جان خریدار است
عاشق ار جان فدای جانان کرد
عاشق از جان فدای جانان کرد
در خرابات سید سرمست
ساقی بزم می پرستانست