150
شمارهٔ ۱۵ - در موعظه و نصیحت
به پنج روزه ایامِ اعتماد مکن
بهست و نیست دل خود غمین و شاد مکن
اگر خوشیست اگر غم چو با در گذرد
چو باد کن گذر و تکیه را به باد مکن
هر آنچه بهر ازین عاریت سراداری
بس است درد سر خویش را ز یاد مکن
خیال کن که کجا رفت کی به قباد کجاست
بهرزه آرزوی ملک کیقباد مکن
شدی به ملک تن خویش فاعل مختار
عدول وقت تحکم ز عدل و داد مکن
به پیش حکم قضا سر بنه به طاعت و بس
دگر به معنی تقدیر اجتهاد مکن
به آنچه بهر تو امروز ممکن است بساز
ز روز بعد وز شام گذشته یاد مکن
طمع ز بردن مال کسان ببر ور نه
دمی که مال ترا می برند داد مکن
چو خود بگفته خود دل نمی دهی (صامت)
برای غیرورق بیش از این سواد مکن