که شکاف قفسم چاک گریبان گل است

قاف تا قاف جهان سفره احسان گل است

شور مرغان گلستان نمک خوان گل است

اشک شبنم اثر چهره خندان گل است

تا نسیم سحری سلسله جنبان گل است

شور بلبل نمک زخم نمایان گل است

ورنه شبنم به دو صد چشم نگهبان گل است

تربیت یافته گوشه دامان گل است

شهپر بلبل ما چتر سلیمان گل است

مژه در دیده خونبار خیابان گل است

خرج باد سحر از کیسه احسان گل است

خار شیرازه اوراق پریشان گل است

بوی خوش مصرع برجسته دیوان گل است

سوز دل قسمت بلبل ز چراغان گل است

گر همه باغ بهشت است که زندان گل است

زان چراغی که نهان در ته دامن گل است

کشتی می مده از دست که طوفان گل است

یک نفس شبنم غربت زده مهمان گل است

ورنه از گریه من راه خیابان گل است

ورنه هر خار درین باغ رگ جان گل است

که سبکسیرتر از اختر تابان گل است

جمع یکجا همه در پله میزان گل است

تازه هر دل که ز روی عرق افشان گل است

یک دهن خنده ز رخساره خندان گل است

مغز من گر چه پریخانه ز احسان گل است

دیده شبنم اگر واله و حیران گل است