شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۴ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۵- سورة المائدة- مدنیة )
131

۴ - النوبة الاولى

قوله تعالى: یا أَهْلَ الْکِتابِ اى اهل کتاب، قَدْ جاءَکُمْ آنک آمد بشما، رَسُولُنا فرستاده ما، یُبَیِّنُ لَکُمْ پیدا میکند شما را، کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ فراوانى از آنچه شما مى‏پنهان داشتید، مِنَ الْکِتابِ از کتاب، وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ و مى فراگذارد و آسان کند فراوانى، قَدْ جاءَکُمْ آمد بشما، مِنَ اللَّهِ از خدا، نُورٌ روشنایى، وَ کِتابٌ مُبِینٌ (۱۵) و نامه پیدا.
یَهْدِی بِهِ اللَّهُ راه نماید خداى بآن، مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ کسى را که بر پى خشنودى وى میرود، سُبُلَ السَّلامِ براههاى سلامت، وَ یُخْرِجُهُمْ و دمى برون آرد ایشان را مِنَ الظُّلُماتِ از تاریکها، إِلَى النُّورِ بروشنایى بِإِذْنِهِ بخواست خویش، وَ یَهْدِیهِمْ و راه مینماید ایشان را، إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (۱۶) براه راست درست.
لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا کافر شدند ایشان که گفتند: إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ که خدا عیسى مریم است، قُلْ گوى: فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً آن کیست که پادشاه است و بدست وى چیزى است از خواست و کار خداى، إِنْ أَرادَ اگر خداى خواهد، أَنْ یُهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ که عیسى مریم را هلاک کند، وَ أُمَّهُ و مادر وى را، وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً و هر که در زمین کس است، وَ لِلَّهِ و خدایراست، مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ملک آسمان و زمین، وَ ما بَیْنَهُما و هر چه میان آن هر دو، یَخْلُقُ ما یَشاءُ مى‏آفریند آنچه خواهد، وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۱۷) و خداى بر همه چیز قادر است و توانا.
وَ قالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصارى‏ جهودان و ترسایان گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ، ما پسران خداییم و دوستان وى، قُلْ بگو: فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ پس چرا شما را مى‏عذاب کند خداى بگناهان شما، بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ بل، که گروهى مردمانید، مِمَّنْ خَلَقَ از آنچه او آفرید، یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وى آن را آمرزد که خود خواهد، وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ و عذاب کند او را که خود خواهد، وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ و خدایراست پادشاهى آسمانها و زمین، وَ ما بَیْنَهُما و هر چه میان آن هر دو، وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ (۱۸) و با وى است بازگشت هر کس.
یا أَهْلَ الْکِتابِ اى اهل کتاب، قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا آمد بشما فرستاده ما، یُبَیِّنُ لَکُمْ پیدا میکند شما را، عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ بسستى و گسستگى از رسولان، أَنْ تَقُولُوا تا نگوئید: ما جاءَنا بما نیامد، مِنْ بَشِیرٍ هیچ بشارت دهنده‏اى، وَ لا نَذِیرٍ و نه هیچ بیم نماینده‏اى، فَقَدْ جاءَکُمْ بَشِیرٌ وَ نَذِیرٌ آنک آمد بشما رسولى که همانست و همین، وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۱۹) و خداى بر همه چیز تواناست.
وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ موسى گفت قوم خویش را: یا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ اى قوم یاد کنید و یاد دارید نعمت خداى بر خود، إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیاءَ که در میان شما پیغامبران فرستاد، وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکاً و شما را پادشاهان کرد، وَ آتاکُمْ و شما را داد، ما لَمْ یُؤْتِ آنچه نداد هرگز، أَحَداً هیچ کس را مِنَ الْعالَمِینَ (۲۰) از جهانیان.
یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ اى قوم درروید در زمین مقدس، الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ‏
آنچه خداى شما را نبشت و بهره کرد، وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِکُمْ و از فرمان بردارى برمگردید به پس باز، فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ (۲۱) که بازگردید بروز بترى پس سودمندى زیان‏کاران گردید.
قالُوا یا مُوسى‏ گفتند: یا موسى! إِنَّ فِیها قَوْماً جَبَّارِینَ در آن زمین قومى‏اند جباران، وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها و ما در آن زمین نشویم، حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْها تا آن گه که ایشان بیرون آیند از آن، فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْها اگر بیرون آیند از آن، فَإِنَّا داخِلُونَ (۲۲) ما پس در شویم.
قالَ رَجُلانِ دو مرد گفتند: مِنَ الَّذِینَ یَخافُونَ از آن خداى ترسان، أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا که نیکویى کرده بود خداى با ایشان، ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبابَ که اى قوم از در آن زمین بر اهل آن زمین درشوید، فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ که چون شما در شوید از در، فَإِنَّکُمْ غالِبُونَ شما ایشان را بازمالید و کم آرید، وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا و پشت بخداى باز کنید، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۳) اگر گرویدگانید.
قالُوا یا مُوسى‏ جواب دادند که یا موسى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما در آن زمین نرویم هرگز، ما دامُوا فِیها تا آن جبّاران در آن زمین باشند، فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ تو رو با خداوند خویش، فَقاتِلا و کشتن کنید با ایشان، إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ (۲۴) که ما ایدر نشستگانیم.
قالَ رَبِّ موسى گفت خداوند من! إِنِّی لا أَمْلِکُ من پادشاه نه‏ام، إِلَّا نَفْسِی مگر بر خویشتن، وَ أَخِی و برادر خویش، فَافْرُقْ بَیْنَنا جدایى افکن میان ما، وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ (۲۵) و میان این قوم بیرون شدگان از فرمان بردارى.
قالَ گفت خداى: فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ آن زمین بر ایشان حرام ساختم، أَرْبَعِینَ سَنَةً چهل سال، یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ تا سامان گم کرده مى‏باشند و راه نیابند بیرون شدن را، فَلا تَأْسَ، پس تو اندوه مبر، عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ (۲۶) برین گروه که از طاعت دارى بیرون شدگانند.