شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۳ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۱۱- سورة هود - مکیة )
115

۳ - النوبة الاولى

قوله تعالى: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ایشان که بگرویدند و کردارهاى نیک کردند، وَ أَخْبَتُوا إِلى‏ رَبِّهِمْ و با خداوند خویش آرمیدند و خویشتن را بفروتنى فرا وى دادند، أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (۲۳) ایشان آن بهشتیان‏اند که جاویدى جاویدان در آن‏اند.
مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ مثل و سان این دو گروه، کَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِّ راست چون نابینا است و کر، وَ الْبَصِیرِ وَ السَّمِیعِ و بینا و شنوا هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا در صفت هرگز یکسان باشند؟ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (۲۴) در نمى‏یابید
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فرستادیم نوح را بقوم خویش، إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ (۲۵) که من شما را آگاه کننده‏اى ام بیم نماى آشکارا.
أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ که مپرستید مگر اللَّه را، إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ (۲۶) که من مى‏ترسم بر شما از عذاب روزى که عذاب آن دردنماى است.
فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ سران و سر افرازان گفتند آن کافران قوم او، ما نَراکَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا نمى‏بینیم ترا مگر مردمى، وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ و نمى‏بینیم ترا که بتو پى‏برد إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا مگر ایشان که رذاله مااند، بادِیَ الرَّأْیِ پیشین دیدار، وَ ما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ و نمى‏بینیم شما را بر ما افزونى از مهترى، بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ (۲۷) نه جز از آن که شما را دروغ زنان مى‏پنداریم.
قالَ یا قَوْمِ گفت اى قوم، أَ رَأَیْتُمْ چه بینید إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی اگر من بر بیدارى و راستى و درستى‏ام از خداوند خویش، وَ آتانِی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ و داد مرا بخشایشى از نزدیک خویش، فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ آن بر شما پوشیده ماند، أَ نُلْزِمُکُمُوها در شما بندیم آن بیّنت را، وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ (۲۸) و شما آن را ناخواهان و دشوار دار.
وَ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالًا و اى قوم از شما مالى نمى‏خواهم بر تبلیغ رسالت، إِنْ أَجرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ نیست مزد من مگر بر اللَّه، وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا و من نه راننده ایشانم که گرویده‏اند باللّه، إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ که ایشان هم دیدار خداوند خویش خواهند بود، وَ لکِنِّی أَراکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ (۲۹) لکن من شما را قومى مى‏بینم که ندانید.
وَ یا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ و اى قوم که یارى دهد از اللَّه إِنْ طَرَدْتُهُمْ اگر من گرویدگان را رانم، أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (۳۰) در نمى‏یابید.
وَ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللَّهِ و نمى‏گویم شما را که نزدیک من خزائن اللَّه است، وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ و نمیگویم که من نیامده و پوشیده دانم، وَ لا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ و نمیگویم که من فرشته‏ام، وَ لا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ و نمى‏گویم ایشان را که بخوارى و سستى و نکوهش فرا مى‏نگرد چشمهاى شما فرا ایشان، لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً که اللَّه ایشان را نیکى نداد، اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِی أَنْفُسِهِمْ اللَّه داناتر است که در نفسهاى ایشان چیست، إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ (۳۱) آن گه من از ستمکاران باشم.
قالُوا یا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا گفتند: اى نوح با ما باز پیچیدى، فَأَکْثَرْتَ جِدالَنا و این پیچیدن با ما فراوان و دراز کردى، فَأْتِنا بِما تَعِدُنا بیار یک راه‏
آنچه مى‏وعده دهى ما را، إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (۳۲) اگر مى‏راست گویى.
قالَ إِنَّما یَأْتِیکُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ نوح گفت: آنکه میخواهید آنست که اللَّه آن را بشما آرد اگر خواهد، وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ (۳۳) و شما را و پیش نشوید و او را در خود عاجز نیارید.
وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی و سود ندارد نیک خواهى من و پند دادن من، إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ اگر من خواهم که شما را نیک خواهم و پند دهم، إِنْ کانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ اگر اللَّه خواهد که شما را تباه و بى‏راه کند، هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۳۴) اوست خداوند شما و با حکم وى میگردید و با مشیّت وى‏
أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ میگویند که این مرد قصه نهاد از خویشتن، قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ بگوى اگر من نهادم این را، فَعَلَیَّ إِجْرامِی بد کرد من بر من، وَ أَنَا بَرِی‏ءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (۳۵) و من هم بیزارم از بد که شما کنید.
وَ أُوحِیَ إِلى‏ نُوحٍ و پیغام دادند ب: نوح أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ که نخواهد گروید از قوم تو، إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ مگر آنکه بگروید تا اکنون، فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ (۳۶) رنجه مباش و تیمار مدار بآنچه ایشان میکنند.