شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۱۰ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۲- سورة البقره‏ )
110

۱۰ - النوبة الاولى

قوله تعالى: وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ و نیک دانسته‏اید و شناخته الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ ایشان که از اندازه در گذشتند از شما، فِی السَّبْتِ در صید کردن روز شنبه فَقُلْنا لَهُمْ گفتیم ما ایشان را کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ کپیان گردید خوار و خاموش.
فَجَعَلْناها نَکالًا آن را نکالى کردیم لِما بَیْنَ یَدَیْها ایشان را که فرا پیشند وَ ما خَلْفَها و ایشان که پسانند، وَ مَوْعِظَةً و پندى کردیم لِلْمُتَّقِینَ ایشان را که میخواهند که از عذاب و خشم خدا پرهیزیده آیند.
وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ یاد کن آن زمان که موسى گفت قوم خویش را إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ اللَّه میفرماید شما را أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً که گاوى ماده بکشید، قالُوا جواب دادند ایشان و گفتند أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً ما را مى‏افسوس گیرى قالَ گفت موسى أَعُوذُ بِاللَّهِ فریاد خواهم بخداى، أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ که من از نادانان باشم.
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ موسى را گفتند خداوند خویش را خوان و ازو خواه یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ تا ما را پیدا کند که آن گاو چه گاویست. قالَ گفت موسى إِنَّهُ یَقُولُ که اللَّه میگوید إِنَّها بَقَرَةٌ آن گاویست لا فارِضٌ نه سوده دندان و نه زاد زده، وَ لا بِکْرٌ و نه خردى نیرو ناگرفته عَوانٌ بَیْنَ ذلِکَ نه پیر است و نه نوزاد، میان این و آن فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ بکنید آنچه شما را مى‏فرمایند و مپیچید.
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ گفتند خداوند خویش را خوان و ازو خواه یُبَیِّنْ لَنا تا پیدا کند ما را ما لَوْنُها که رنگ آن گاو چیست، قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ گفت وى میگوید که آن گاویست زرد رنگ فاقِعٌ لَوْنُها روشن است رنگ آن تَسُرُّ النَّاظِرِینَ نگرندگان را شاد میکند از روشنایى.
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ گفتند خداوند خویش را خوان و از وى خواه یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ تا پیدا کند ما را که آن گاو چیست، إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا که جنس گاو بر ما مشتبه شد، وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ و ما اگر خدا خواهد بدان راهبرانیم.
قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ گفت وى میگوید که آن گاویست لا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ نه کار شکسته است و نرم چنانک زمین شکافد، وَ لا تَسْقِی الْحَرْثَ و نه کشت زار را آب کشد، مُسَلَّمَةٌ از عیبها رهانیده و رسته، لا شِیَةَ فِیها در همه پیوست وى جز زان رنگ زردى رنگى نیست، قالُوا گفتند موسى را الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ اکنون جواب بسزا آوردى، فَذَبَحُوها پس آن گاو را بکشتند وَ ما کادُوا یَفْعَلُونَ و نزدیک بودى و خواستندى که آن را نیابندى و نکشتندى از بس که پرسیدند و پیچیدند و حجّت میگرفتند.