شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۴۶۸
عرفی شیرازی
عرفی شیرازی( غزلها )
108

غزل شمارهٔ ۴۶۸

هرگز گله از دوست به محرم نفروشم
گر مشتریم دوست شود هم نفروشم
از شورش غم با در و دیوار به حرفم
رفت آن که به آسوده دلان غم نفروشم
هرگز نگشایم در دکان غم دل
وانگه که دکان باز کنم کم نفروشم
زان اهل نفاقم نپسندند که هرگز
قول غلط و فعل مسلم نفروشم
عرفی دل آباد به یک جو نخرد عشق
من هم دل ویران به دو عالم نفروشم