کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم

کدام سر و ببالای نازنین تو ماند

هزار سال گرم باشد عمر ایگل رعنا

چو از کنار توام دور داشت چرخ جفا جو

کجا روم چکنم درد خویش بکه گویم

گرم زمانه رهائی دهد ز قید مخالف

نداد شمر امانم که در بر تو زمانی

گرم حیات بماند روم بتربت مادر

میکشد سنک بدل ناله بکهسار امشب

طرفه شور بست در این پردۀ زنگار مگر

مانده در دست عدو قافلۀ راه حرم

سیل خون راه فرو بسته بسیاره مگر

پرزنان ز آتش دل بضعۀ زهرای بتول

بانوان حرم عصمت و اعزاز عفاف

زینب زار در اندیشۀ بیداد سنان