شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۸۹
نیر تبریزی
نیر تبریزی( غزلیات )
125

شمارهٔ ۸۹

هندوی چشم و خال و خط و زلف مشگبیز
دستی بهم نداده که ممکن شود گریز
هوشم سر تو دارد از آندارمش بسر
چشمم رخ تو بیند از آندارمش عزیز
رشک آیدم حدیث تو گفتن بزاهدان
گوهر گرانبها و خریدار بی تمیز
جانان وداع میکند ایدل بدر شتاب
دلبر ز دست میرود ایدل بپای خیز
گرداب هایل و شب تاریک بیم موج
پی شد امید ساحلم ای دیده خون بریز
سرهاست کز هوای تو دریابت اوفتد
دل جلوه گاه حسن چه حاجت بتیغ تیز
از موج خیز طعنه نترسد غریق عشق
دوزخ چشیده را چه غم از هول رستخیز
نیرّ بس از غنیمت تر دامنی مرا
کاهل ریا ز صحبت ما دارد احتریز