شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۲۳۶۱
مولوی
مولوی( غزلیات )
67

غزل شمارهٔ ۲۳۶۱

ای روز مبارک و خجسته
ما جمع و تو در میان نشسته
ای همنفس همیشه پیش آ
تا زنده شود دمی شکسته
پیغام دل است این دو سه حرف
بشنو سخن شکسته بسته
یک بار بگو که بنده من
کزاد شوم ز رنج و رسته
آن دست ز روی خویش برگیر
تا گل چینیم دسته دسته
یک بار دگر شکرفشان کن
طوطی نگر از قفس برسته