شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شماره ۱۶۶
ملا هادی سبزواری
ملا هادی سبزواری( غزلیات )
101

غزل شماره ۱۶۶

الاقد صاد عقلی بالدلالی
بتی شیرین کلامی خورد سالی
ظریفی مهوشی آشوب شهری
ملیح ذوالمحاسن و المعالی
هوالسفاح سفاک الدمائی
هوالفتان فتاک الوصالی
شفاهک قد تروی کالشقایق
و صدغک قد تلوی کالحبالی
به رویت غازه با خون شهیدی است
ثغورک ام اقاح ام لالی
نصیبی من وصالک نیل طیف
سلوی عن جمالک بالخیالی
مرا هرگز به خاطر نگذرانی
و غیرک قط لم بخطر ببالی
تو گشتی شمع بزم افروز اغیار
و انی بت فی وهم اللیالی
گر او برکند بنیادم مبیناد
بنای حسنش آسیب زوالی
بود روز من و مویش شب تار
حواجبه و شخصی کالهلالی
ز هجرت دوست جانم سوخت اسرار
بحد رق اعدالی لحالی