شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
دهاتی
محمدعلی بهمنی
محمدعلی بهمنی( گزیدهٔ اشعار )
189

دهاتی

ساده بگم دهاتی ام، اهل همین نزدیکیا
همسایه روشنی و هم خونه تاریکیا
ساده بگم، ساده بگم، بوی علف میده تنم
هنوز همون دهاتیم با همه شهری شدنم
باغ غریب ده من گل های زینتی نداشت
اسب نجیب ده من نعلای قیمتی نداشت
اما همون چهار تا دیوار با بوی خوب کاگلش
اما همون چن تا خونه با مردم ساده دلش
برای من که عکسمو مدتیه تو آب چشمه ندیدم
برای من که شهریم از اون هوا دل بریدم
دنیاییه که دیدنش اگرچه مثل قدیما راه درازی نداره
اما می دونم که دیگه دنیای خوب سادگی به من نیازی نداره