وان مسیحی که منش دیده ام از مریم نیست

ظاهرآنست که از نسل بنی آدم نیست

شاد از آنم که مرا از غم عشقش غم نیست

چون سگ از پیش براندند که این محرم نیست

مهره گر زانکه بدستست غم از ارقم نیست

کی دهد ملک جمت دست اگر خاتم نیست

لیکن آن در که توئی طالب آن در یم نیست

که جهان یکدم و آندم به جز از این دم نیست

روش تیر از آنست که در وی خم نیست