شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۵۱ - و قال ایضاً
کمال الدین اسماعیل
کمال الدین اسماعیل( قصاید )
149

شمارهٔ ۵۱ - و قال ایضاً

خواجه از کبر آن پلنگ آمد
که همی با وجود بستیزد
راتق وفاتقش یکی موشست
کز پلیدیش سگ بپرهیزد
هر کران این بقصد زخمی زد
حالی آن دگر برو میزد
هر کجا موش گشت جفت پلنگ
ابله آنکس بود که نگریزد