بخش ۳۹ - در بیان آنکه چون عاشق ظلمت وایه های نفس بداند روی از خود بگرداند و در معشوق آورد
127
بخش ۳۹ - در بیان آنکه چون عاشق ظلمت وایه های نفس بداند روی از خود بگرداند و در معشوق آورد
عاشق صدق جو چو دریابد
ظلمت خود ز خود عنان تابد
روی جان آورد به قبله دوست
نشود محتجب ز مغز به پوست
هر چه گوید برای او گوید
هر چه جوید برای او جوید
همچو پروانه کو به مجلس جمع
هستی خود فنا کند در شمع
بهر جانان فنا کند خود را
پیش رویش فدا کند خود را