274
لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد
لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
می شد بدانم اينكه خط سر نوشت من
از دفتر كدام شب بسته وام شد؟
اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
و آن زخم كوچک دلم آخر جذام شد
شعر من از قبيله خونست خون من،
فواره از دلم زد و آمد كلام شد
ما خون تازه در تن عشقيم و عشق را
شعر من و شكوه تو، رمز الدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز ... آه نه!
اين داستان به نام تو اينجا تمام شد