210
مولا
علی مولا علی یار و علی یاور
علی والا علی سرّ و علی سرور
در خیبر ز تو چون کنده شد مولا
ز تو لات و هبل افکنده شد مولا
زهر سویی صدای یا علی آمد
ندای لا فتی الّا علی آمد
که هستی تو
همان جانآگهِ لشگر-شکاری تو
که هستی تو
همان شاهنشه طوفانسواری تو
که هستی تو
همان سردار روز خندق و خیبر
که هستی تو
همان سالار تیغ ذوالفقاری تو
شب است و خفتهای با جان خود در جای پیغمبر
شب است و گفتهای با چاه خود راز غمی دیگر
تو که هم دشمن بتهایی و هم دشمن بتگر
تو که هم جام دریاهایی و هم ساقی کوثر