133
اما القصاریة
تولا قصاریان به ابی صالح، حمدون بن احمدبن عمارةالقصار رضی اللّه عنه کنند و وی را از علمای بزرگ بوده است و سادات این طریقت و طریق وی اظهار و نشر ملامت بوده است، و اندر فنون معاملت، او را کلام عالی است.
وی گفتی، رضی اللّه عنه: «باید که تا علم حق تعالی به تو نیکوتر از آن باشد که علم خلق؛ یعنی باید که اندر خلأ با حق تعالی معاملت نیکوتر از آن کنی که اندر ملأ با خلق؛ که حجاب اعظم از حق، شغل دل توست با خلق.»
و به باب الملامة اندر ابتدای کتاب بیاورده ام، بدان اختصار کردم مر ترک تطویل را.
و از نوادر حکایات وی یکی آن است که گوید: روزی اندر جویبار حیرهٔ نیسابور می رفتم. نوح نام عیاری بود به فتوت معروف و جمله عیاران نسابور در فرمان وی بودندی، وی را اندر راه بدیدم. گفتم: «یا نوح، جوانمردی چه چیز است؟» گفت: «جوانمردیِ من خواهی یا از آنِ تو؟» گفتم: «هر دو بگوی.» گفت: «جوانمردی من آن است که این قبا بیرون کنم و مرقعه ای بپوشم و معاملات آن برزم تا صوفی شوم، و از شرم خلق اندر آن جامه از معصیت بپرهیزم و جوانمردی تو آن که مرقعه بیرون کنی تا تو به خلق، و خلق به تو فتنه نگردند. پس جوانمردی من حفظ شریعت بودبر اَظهار، و از آنِ تو حفظ حقیقت بر اَسرار.» و این اصلی قوی است. و باللّه العون و التّوفیق.