97
غزل شمارهٔ ۲۶۲
خوشا آنکو انابت با خدا کرد
بحق پیوست و ترک ماسوا کرد
خوشا آنکو دلش شد از جهان سرد
گذشت از هر هوس ترک هوا کرد
خوشا آنکسکه دامن چید از غبار
بیار واحد فرد اکتفا کرد
خوشا آنکسکه فانی گشت از خود
ز تشریف بقای حق قبا کرد
خوشا آنکو در بلا ثابت قدم ماند
بجان و دل بعهد او وفا کرد
خوش آنکو لذت دار الفنا را
فدای لذت دار البقا کرد
خوش آن دانا که هر دانش که اندوخت
یکایک را عمل بر مقتضا کرد
خوشا آنکو بحدس صایب عقل
مهم و نامهم از هم جدا کرد
خوشا آنکو به تنهائی گرفت انس
چو فیض ایام بگذشته قضا کرد