شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
بهاری پر از ارغوان
فریدون مشیری
فریدون مشیری( لحظه ها و احساس )
141

بهاری پر از ارغوان

تو را دارم ای گل، جهان با من است.
تو تا با منی، جانِ جان با من است.
چو می تابد از دور پیشانی ات
کران تا کران آسمان با من است.
چو خندان به سوی من آیی به مهر
بهاری پُر از ارغوان با من است !
کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است.
روانم بیاساید از هر غمی
چو بینم که مهرت روان با من است.
چه غم دارم از تلخی روزگار،
شکر خنده آن دهان با من است.