صبح مخالفان همه در شام شام کرد

وامسال بر ظفر سفر از سوی شام کرد

تا در دو سال کار دو جانب تمام کرد

از خسروان که جست وز شاهان کدام کرد!

تا ملک او گشاده بدان یک پیام کرد

در پیش تخت خویش رهیّ و غلام کرد

بی آنکه رنج برد و فراوان مقام کرد

فتحی که شهریار به ماه صیام کرد

بگرفت شاه و مملکت خویش نام کرد

بر بندگان حلال و بر اعدا حرام کرد

دارالفساد کفر چو دارالسلام کرد

تا سودشان زیان و ضیاشان ظلام کرد

تا خاک لعل گون و هوا تیره فام کرد

هر شاه جهد و حیله به زهر و به دام کرد

او قهر کرد لیکن زهر از حُسام کرد

چون قوت جانور زشراب و طعام کرد

جمشیدوار دست سوی رَطل و جام کرد

طبعش همه نشاط می لعل خام کرد

بنمود عفو و خنجر کین در نیام کرد

آب فُرات عِبر ه گهِ خاص و عام کرد

مر باد را به آب درون تیز گام کرد

بر چرخ در میانهٔ دریا لگام کرد

هر جا که شد به حَبل متین اِعتِصام کرد

کاو را خدای بر همه شاهان امام کرد

زیرا که او فتوح فزون ازکلام کرد

در شام و روم خسرو و شاه انام کرد

چونانکه خواستی همه کارت به کام کرد

اِنعام نعمت تو در آفاق عام کرد

تخت تو سجده گاه کبار وکرام کرد

زیراکه عمر و ملک تو ایزد مُدام کرد

پیروزی و سعادت تو بر دوام کرد