177
دوستت می دارم بی...
دوستت می دارم بی آنکه بخواهمت.
□
سال گَشتگی ست این
که به خود درپیچی ابروار
بِغُرّی بی آنکه بباری؟
سال گشتگی ست این
که بخواهی اش
بی اینکه بیفشاری اش؟
سال گشتگی ست این؟
خواستن اش
تمنایِ هر رگ
بی آنکه در میان باشد
خواهشی حتا؟
نهایتِ عاشقی ست این؟
آن وعده ی دیدارِ در فراسوی پیکرها؟
۲۲ خردادِ ۱۳۶۷