341
غزل ۳۴۰
ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
آغاز عشق است ای پسر اینها مکن اینها مکن
ول یاری بدان رسمی ست خوبان را کهن
ای از همه بی رحم تر رسم نوی پیدا مکن
گاهی نگاهی می کنی آن هم به چندین خشم و ناز
گو کارها یکباره شو این چشم هم بالا مکن
مشهور شهری گشته ای وحشی چه رسوایی ست این
چندین به کوی او مرو خود را دگر رسوا مکن