شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل ۳۰
وحشی
وحشی( غزلیات )
123

غزل ۳۰

گهی از مهر یاد عاشق شیدا کند یا رب
چو شیدایی ببیند هیچ یاد ما کند یا رب
گرفتم کان مسافر نامه سوی من روان سازد
چسان قاصد من گمنام را پیدا کند یا رب
به آه و نالهٔ شبها اسیرم کرد و فارغ شد
چرا با تیره روز خود کسی اینها کند یا رب
به بازار جنون افتاد وحشی بی سر زلفش
بد افتادست کارش، ترک این سودا کند یا رب