شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
در انتظار کلام
طاهره صفارزاده
طاهره صفارزاده( گزیدهٔ اشعار )
172

در انتظار کلام

تقديم به قاريان نوجوان قرآن مجيد
بخوان بلند بخوان‌
در صبح اين تلاوت معصومانه‌
صداي ناب اذان مي‌آيد
وقتي صداي ناب اذان مي‌آيد
دل در حضور مي‌آيد
دل حاضر است‌
و سهم "گرم بودن‌" خود را
از نور اين پيام قدسي بي‌مرز
از بطن اين ستون صوتي معنا
برمي‌دارد
بخوان بلند بخوان‌
كه صبر منتظران بي‌تاب است‌
چه انتظار عظيمي بود
وقتي كه جان پاك رسول‌(ص‌)
در عرصه‌ي حصار خوف و رجا
در عطش يك كلام بود
كلام پاك خداوند
كه مي‌رسد با جبريل‌
به حنجره‌ي او
زان پس‌
قلوب آفتابي اللّهيان‌
قلوب خالص دين‌خواهان‌
به صوت خوب علي‌(ع‌) گوش مي‌دهند
كه خوشترين تلاوت عشق از اوست‌
از مولا
اي قاريان كوچك‌
چه حنجره‌هاي خوشبختي داريد
كه آيه‌هاي علم اوّل و آخر
كه آيه‌هاي علم ظاهر و باطن‌
فخر عبورشان را
به ساحت آنان بخشيدند
پيوندتان‌
به حنجره‌هاي پيمبر است و امامان‌
بخوان بلند بخوان‌
در اين بلندي‌
بخشندگي‌ست‌
كه گوش فطرت‌
نيازمندانه‌
گيرنده است‌
فطرت‌
پرنده‌اي‌ست‌
پيكي غريب‌
كز راه‌هاي دورترين آمده‌
رويش به پايگاه شناسا1
ميلش به نوع و مركز خويش است‌
و تشنگي‌اش‌
ز چشمه‌هاي خدائي‌
آب مي‌خورد
از بدو خلقت‌
اين نورسيده‌
مايه‌هاي رسيدن را
به شهرهاي عالي معنا
در كوله بار ساده‌ي خود دارد
او آمده كه آب علم بنوشد
با جهل خصم‌
با خصم همجوار بجنگد
در دشت جذبه خستگي بزدايد
خود را به عطر شكر بيارايد
براي دولت ديدار
براي وصل به آن اصل‌
اصل يقين‌
اصل نظارت سبحان‌
و چشمه‌ي ازلي‌
كلام خداوند است‌
هر كس به قدر جثّه‌ي خود آب مي‌خورد
طالب به قدر طلب‌
در روز آشنائي با قرآن‌
فطرت به احترام به پا مي‌خيزد
دستي غبار خواب از او برمي‌گيرد
دستي اشاره‌گر به جانب راه‌
دستي كه پرده مي‌كشد از بطن ناروا
همواره در نهان‌
هواي تو را دارد
هواي حق‌ّ و عدالت را دارد
و گام‌هاي فكر تو را مي‌پايد
و از مسيرهاي غير مجاز
مسير شرك و تعلّق‌
مسير ظلم و تجاوز
مسير ضعف و زبوني‌
به دور مي‌راند
و چون كه روي بتابي از ديدن‌
از راه‌
به لطف دست تو را مي‌گيرد
و برمي‌گرداند
و در تداوم ناداني‌
بخود رها مي‌گردي‌
كه ناگزير و پريشان برگردي‌
و برمي‌گردي‌
رويت به جانب فطرت برمي‌گردد
و بازگشت تو زيباست‌
و بازگشت تو با دانائي زيباست‌
بخوان هميشه بخوان‌
همواره دشمنان پراكنده‌
با نيش‌هاي پليد
سلول‌هاي جسم تو را رنج مي‌دهند
و جسم نيروئي دارد
كه بي‌امان مي‌جنگد
بي‌پشتوانه‌ي دارو حتي مي‌جنگد
طاعون ناتوان كننده‌ي ذهن امّا
در پنجه‌ي مجهز "فطرت‌" مي‌ميرد
و اين فطرت‌
اين ريشه‌ي الهي‌
در باغ كودكي بالنده مي‌شود
و در هواي هدايت‌
پا مي‌نهد به پلّه‌ي تشخيص‌
قد مي‌كشد به قلّه‌ي تقوا
پيروزي‌اش بر خصم همجوار
بر علف هرزِ نَفْس‌
به اين هواي معطّر
به آب اين چشمه‌
به زير و بم اين آواز دل مي‌دهد
آه اي كلام عرشي‌
همراهي تو
جوهر فطرت را
نسيم باروري‌ها
مدار درك و خردهاست‌
بخوان دوباره بخوان‌
تكرار عاطفي هر كلام‌
قواي جوشن باطن را
در جنگ با ظُلام و فتنه‌
بيرون ز حد حدس مي‌افزايد
مكّار در محاصره‌ي مكر برتر است‌2
حساب رو به تندي و سرعت دارد
حساب تند و سريع است‌3
و ذهن‌هاي خوابزده‌
از درك اين محاسبه خالي هستند
در كودكي‌
ملّاي خوب من‌
انوار آشنائي ياسين را
همراه حافظه‌ي من كرد
وقتي كه جان جوانم را
جاسوس‌هاي متّحد شب‌
به جرم حق‌طلبي‌
به سوي دارِ شقاوت‌ها مي‌بردند
امّيد من‌
به اقتدار "اَمر مُبين‌" بود
از ياسين‌
بينائي ذخيره باز مي‌آيد
هر چند چشم‌هاي باز تو را
با پرده‌هاي رنگي اين قرن بسته‌اند
غريبه را مي‌بيني‌
و مي‌بيني كه دست‌هاي فراواني دارد
كه با فريفتن خصم همجوار
فريفتن اَمّاره‌
ميان ما و فطرت الهي ما
به تفرقه مي‌پردازد
تو كودك سلامت اين قرني‌4
در خود عليه سلطه‌ي همدستان برمي‌خيزي‌
اي نونهال‌
هموار و نرم و روشن مي‌خواني‌
در اين تلاوت معصومانه‌
چونانكه در صداي ناب اذان‌
جان از مجاورت دلتنگي‌ها
از لانه‌هاي عنكبوتي اين روزمرّه‌ها
پر مي‌كشد به خيمه‌هاي سرمدي بالا
جان برفراز اوج پناهنده مي‌شود
نزول شامخ كلمات‌
تاريخ و شاهدي نمي‌طلبند
كه اين نزول‌
صعود دائمي جان را در بردارد
بخوان درست بخوان‌
درست خواندن‌
دانستن است‌
از مخرج حروف‌
به فكر مخرج معنا بايد باشي‌
به فكر مقصد حرف‌
درست چونكه بخواني‌
چون نونهالي فطرت‌
رويت به قبله‌گاه درستي‌هاست‌
درست قدم برمي‌داري‌
درست مي‌انديشي‌
خود را مدام‌
در حوزه‌ي نظارت سُبحان مي‌بيني‌
يقين به اصل نظارت‌
ديوان عالي پالايش‌ها
دليل راه و رسيدن‌هاست‌
دانسته چونكه بخواني‌
اين پرسش هميشگي "بودن‌"
چگونه بودن‌
چگونه انساني بودن را
ديگر بلاجواب نمي‌داني‌
معناي خير و شر و ذرّه و مثقال را5
پيش از ظهور واقعه‌6
در جلوه‌هاي تجربه درمي‌يابي‌
دانائي و عمل به دولت ديدار مي‌رسند
دانسته چونكه بخواني‌
هميشه حق‌ّ را مي‌خواني‌
هميشه ناحق‌ّ را مي‌راني‌
آينده‌
در تداوم اين خواندن‌ها
درست خواندن‌هاست‌
حالا بخوان‌
بخوان بلند بخوان‌
مهرماه 64
________________
1- سوره روم / آيه 30
2- سوره آل عمران / آيه 54
3- سوره ابراهيم / آيه 51
4- اشاره به شعر "كودك قرن‌" از همين شاعر
5- سوره زلزال / آيات 7 و 8
6- سوره واقعه / آيه 1