شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
زلف تو
شاطرعباس صبوحی
شاطرعباس صبوحی( غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده )
132

زلف تو

چو سوخت خال تو دل، عاشقان، یکدله را
به باغ لاله دگر خورد داغ باطله را
ز کاروان جنون دل گرفت و داد به زلف
شریک دزد ببین و رفیق قافله را
دلم به زلف تو، بر ابروی تو سجده کند
بلی، کنند دل شب، نماز نافله را
به سر کنم پس از این طی راه منزل عشق
دگر چه رنجه دهم پای پر آبله را