صورتی دارد که باشد عین تو

وجه خاصی می نماید در نظر

ورنه اسما را به خود بودی نبود

گر چه اسمای وی و اعیان ماست

از صفاتش نقش می بندد قلم

رحمت ذاتش غضب را داده بود

اسم او ذات و صفت می دانمش

شرح اسما را بدانی والسلام

اسم ظاهر این و باطن اسم آن

یک وجود و صد هزارش اعتبار

گرچه هر دو نزد ما یک شی بود

نیک دریابش که گفتم نیککی

بر وجود او همه عالم عَلَم

هرچه می بینی ز جود عام اوست

عارضی باشد فنا شو زین فنا

بلکه عالم خود حجاب عالم است

ای خلیل الله ِ من برهان من

تا بدانی حال عالم والسلام