شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۸۵
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
107

غزل شمارهٔ ۸۵

دردمندانه بیا ما را طلب
درد دل جانا ز بودردا طلب
در چنین دریای بی پایان درآ
عین ما را هم ز عین ما طلب
طالب و مطلوب را با هم نگر
جای آن بی جای ما هر جا طلب
چشم ما روشن به نور روی اوست
نور او در دیدهٔ بینا طلب
هر کجا کنجیست گنجی در ویست
گنج اسما در همه اشیا طلب
عارفانه دامن هر یک بگیر
حضرت یکتای بی همتا طلب
در خرابات مغان مستانه رو
نعمت الله را در آنجا وا طلب