129
غزل شمارهٔ ۸۱۹
یک نظر در چشم مست ما نگر
عین ما در عین این دریا نگر
میل ما داری به میخانه خرام
مجلس رندان ما آنجا نگر
صورت و معنی عالم را ببین
یک مسمی در همه اسما نگر
چشم نابینا نبیند روی او
نور او در دیدهٔ بینا نگر
در همه آئینه گر داری نظر
حضرت یکتای بی همتا نگر
رمز گنج کنت کنزاً را بدان
نقد گنجش را بجو اشیا نگر
ظاهر و باطن ببین ای نور چشم
نعمت الله در همه پیدا نگر