شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۷۶۸
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
66

غزل شمارهٔ ۷۶۸

چشمم نورت در این و آن دید
روشن چشمی که آنچنان دید
غیری نگذاشت غیرت تو
غیر تو چو نیست چون توان دید
تمثال جمال دیدهٔ ما
در جام جهان نما روان دید
دیده نظری ز نور تو یافت
در ذره و آفتاب آن دید
بحریم و حباب عین ما آب
این دیدهٔ ما هم این هم آن دید
از نام و نشان خبر چه پرسی
هر دیده که دید بی نشان دید
این دیدهٔ مست نعمت الله
آن نور به عین آن عیان دید