شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۶۸۹
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
83

غزل شمارهٔ ۶۸۹

بر بسته نقاب ، دل رباید
بنگر چه کند اگر گشاید
در آینهٔ وجود عالم
خود بیند و خود به خود نماید
ما دولت سر لی مع الله
یابیم ولی دمی نیاید
در دور دو چشم مست ساقی
توبه نکنیم و خود نشاید
چندان که خوریم می از این خم
نه کم شود آن و نه فزاید
یک ذات و صفات او فراوان
در هر صفتی دمی برآید
سید رند است و جام در دست
مستانه سرود می سراید