69
غزل شمارهٔ ۵۷۷
ما مریدیم و پیر ما مرشد
ره روانیم و رهنما مرشد
رو نوائی ز یار مرشد جو
که دهد بی ریا نوا مرشد
نبری ره به خانهٔ اصلی
گر نیابی در این سرا مرشد
روز و شب از خدای خود می جو
کاملی تا بود تو را مرشد
بحر ما را کرانه پیدا نیست
غرق آبیم و عین ما مرشد
دُرد دردش بنوش و خوش می باش
که کند درد تو دوا مرشد
هر که ارشاد نعمت الله یافت
دائما خواهد از خدا مرشد