شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۵۵۰
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
76

غزل شمارهٔ ۵۵۰

بلبل جان چو ساکن تن شد
مجلس کاینات گلشن شد
آفتاب وجوب رو بنمود
شب امکان چون روز روشن شد
گنج اسما نثار ما فرمود
نقد هر یک از آن معین شد
بود پیدا ولی نهان از ما
آمد اینجا به ما مبین شد
عین اول ظهور چون فرمود
واضح و لائح و مبرهن شد
جام گیتی نما چو صیقل یافت
حسن آمد به حسن و احسن شد
نعمت الله جمال را بنمود
نور او نور دیدهٔ من شد