121
غزل شمارهٔ ۱۴۵
قطره ای کو به بحر ما پیوست
عین دریا بود به ما پیوست
زندهٔ جاودان بُود به خدا
روح پاکی که با خدا پیوست
نکند میل خویش و بیگانه
آشنا چون به آشنا پیوست
در دو عالم به جز یکی نبود
آن یکی با یکی کجا پیوست
نتواند برید پیوندش
آنکه با اصل خویش واپیوست
در دو عالم ولی والا شد
هرکه با شاه اولیا پیوست
بزم عشق است و عاشقان مستند
ذوق داری به ما بیا پیوست
لطف ساقی نگر که جام شراب
می دهد او به دست ما پیوست
نعمت الله گنج سلطانی
می کند صرف هر گدا پیوست