73
غزل شمارهٔ ۱۴۲۶
در آینه عشق او نموده
حسنی به من و تو رو نموده
هر آینه را تو نیز بنگر
کو آینه را نکو نموده
در جام جهان نما نظر کن
گو دیده جمال او نموده
یک رو بود آینه چو بنمود
یک روست اگرچه دو نموده
بر آینه آفتاب چون یافت
پنهان چه کنیم چو نموده
با آینه روبرو نشسته
آن آینه روبرو نموده
در آینهٔ وجود سید
عالم همه مو به مو نموده