شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۲۹۳
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
71

غزل شمارهٔ ۱۲۹۳

دردمندیم و از دوا ایمن
بینوائیم وز نوا ایمن
در خرابات خلوتی داریم
خوش نشسته در این سرا ایمن
به خدا هر که باشد او باقی
همچو ما گردد از فنا ایمن
هر که خواهی و هر که بینی بود
یار ما باشد و ز ما ایمن
قدمی نه در آ به میخانه
تا که گردی چو اولیا ایمن
باش ایمن ز خوف بیگانه
بنشین پیش آشنا ایمن
بندهٔ سید خراباتی
رند مستیم و از شما ایمن