79
غزل شمارهٔ ۱۰۲۷
همدمی گر طلب کنی یک دم
باش با جام می دمی همدم
گنج و گنجینه خداوندی
طلبش کن ز حضرت آدم
گر کسی جم ندید جامش دید
ما ندیدیم جام را بی جم
دردمندیم و درد او درمان
دل ما ریش و زخم او مرهم
جام می را بگیر و خوش می نوش
که بود ذوق این و آن با هم
مظهر اسم اعظم اوئیم
غیر ما کیست صاحب اعظم
این و آن در جهان فراوانند
نعمت الله یکی است در عالم