135
شمارهٔ ۳۲ - مصیبت ملمع
روز عاشورا چو حزب «سابقون السابقون»
شد مهیای ثواب «نعم اجرا العاملون»
بانک «خیل الله قومموا اوراکبوا» از بطن عرش
گوشزد گردید ثاراللهیان را «فاسمعون»
در منای «لایضیع الله اجرالمحسنین»
جمله می گفتند با هم «فافعلوا ماتومرون»
از «قتلتم فی سبیل الله» در جامه همه
«راح ان المتقین فی ظلال و عیون»
جمله خندان «بالذی لم یحلوا من خلفهم
اولیاء الله لا خوف و لاهم یحزنون
در مقام «حسبنا الله قائل نعم الوکیل»
شوربل «احیاء بر سر «عند رب یرزقون»
جنگجو «فظ غلیظ القلب» بی دین ابن سعد
با حسین غافل ز حکم «یا عبادی فاتقون»
سبط احمد «قائل یا قوم اعبدو الله مالکم
من اله غیر ان انتم الا مفترون»
هر چه از «یتلوه شاهد» کوفیان را داد پند
«فتولوا عنه و کانوا به یستهزون»
ناجی نوح نجی افسرده از طغیان قوم
«قال انظر یا الهی ان قومی تکذبون
کردگار از وعده «ساء صباح المنذرین»
داده اوراشیوه «ابصر فسوف یبصرون»
تشنه لب کشتند آخر «قوم سوء فاسقین»
عترت طه و یس را «فکانوا یضحکون»
زینب ام المصیبه کرد روی سوی نجف
بر علی کای مقتدای «راکعون الساجدون»
«یا ابا قد حرقوا اعدائنا فسطاطنا»
در زمین کربلا بی کس و «انتم تنظرون»
ای ز صولت لا فتی الا علی در شان تو
می برد شمر از سرم چادر «فکیف تبصرون»
آل بوسفیان به عزت «فی بیوت آمنین»
ما به محنت «حین تمسون و حین تصبحون»
گاه گفتی برسر نعش برادر یابن ام
ان قوم استضعفونی قم و کادوا یقتلون
کودکانت را بواد غیرذی زرعستجای
حال ما دور از وطن «یالیت قومی یعلمون»
ای پرستار یتامی والمساکین بعد تو
با سکینه کوفیان «هل تعلم ماتفعلون»
دشمن اندر خیمه گاهت ریخته ما در فرار
«یا اخی ان یخرجوا منها فانا داخلون»
یا شفیع المذنبین» از (صامتت) نزد خدا
کن شفاعت در صف محشر «فانا مجرمون»