136
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی» هر که روى گرداند از باد و سخن من، «فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً» او راست زیستى بتنگى و سختى، «وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى» (۱۲۴) و بینگیزیم فردا او را چنان که نه حجّت بیند خود را نه عذر.
«قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى» گوید خداوند من چرا مرا چنین انگیختى؟
«وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً» (۱۲۵) و من چاره خویش و حجت و دسترس خویش دیدمى.
«قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ» اللَّه گوید او را هم چنان که بتو آمد، «آیاتُنا فَنَسِیتَها» پیغامها و بگذاشتى آن را، «وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى» (۱۲۶) امروز هم چنان ترا بگذاریم.
«وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ» و هم چنان پاداش دهیم آن کس را که بگزاف رود، «وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ» و بنگرود بسخنان خداوند خویش، «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى» (۱۲۷) و عذاب آن جهان سختتر پایندهتر از عذاب این جهان.
«أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ» باز ننمود بایشان، «کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ» که چند هلاک کردیم پیش از ایشان از گروه گروه، «یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ» مىروند در جایگاه هاى گذاشته پس ایشان. «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِأُولِی النُّهى» (۱۲۸) درین که نمودیم نشانهاست زیرکان را و خردمندان را. «وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ» گرنه سخنى بودى پیش رفته از خداوند تو «لَکانَ لِزاماً» در پیچیدندى در ایشان و در رسیدندى و فرو گرفتندى، عذاب خداوند تو، «وَ أَجَلٌ مُسَمًّى» (۱۲۹) و اگر نه روزهاى پسین نام زد کرده بودى.
«فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ» شکیبایى کن بر آنچه ترا میگویند، «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ» بپاکى بستاى و بسزاوارى یاد کن و پاک دان خداوند خویش را، «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها» پیش از بر آمدن آفتاب و پیش از فرو شدن آن، «وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ» و از ساعتهاى شب هم بستاى او را و نماز کن، «وَ أَطْرافَ النَّهارِ» و بر گوشههاى روز، «لَعَلَّکَ تَرْضى» (۱۳۰) تا مگر ترا خشنود کند تا خشنود شوى.
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» و مکش نگرستن دو چشم خویش را، «إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ» بآنچه بر خود دار کردیم و فرا داشتیم بآن، «أَزْواجاً مِنْهُمْ» مردى چند وزنى چند از ایشان، «زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» شکوفه این جهانى که بیفروزد و به نپاید، «لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» تا ایشان را بآن فنته مىکنیم و مىآزمائیم، «وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى» (۱۳۱) و روزى خداوند تو روز بروز به و برکت آن پایندهتر.
«وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ» و کسان خویش را بنماز فرماى، «وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» و خود بر نماز کردن شکیبایى کن، «لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً» از تو نمىخواهیم که داشت خودساز و خود را روزى ده، «نَحْنُ نَرْزُقُکَ» ما خود ترا داریم و روزى رسانیم، «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» (۱۳۲) و سرانجام پیروزى بپرهیزگارى است.
«وَ قالُوا لَوْ لا یَأْتِینا بِآیَةٍ مِنْ رَبِّهِ» میگویند چرا بما نشانى و معجزهاى نیارد از خداوند خویش، «أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ» نرسید بایشان، «بَیِّنَةُ ما فِی الصُّحُفِ الْأُولى» (۱۳۳) خبر درست من از کتابهاى پیشین،.
«وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ» و اگر ما ایشان را هلاک کردیمى بعذابى پیش از پیغام، «لَقالُوا رَبَّنا» ایشان گفتندى خداوند ما، «لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا» چرا رسولى نفرستادى بما؟ «فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ» تا ما پذیرفتیمى و متابعت کردیمى سخنان تو، «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى» (۱۳۴) پیش از آنکه ما خوار گشتیمى و رسوا؟
«قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا» بگوى ما چشم داریم و شما مىدارید «فَسَتَعْلَمُونَ» آرى بدانید، «مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ» که خداوندان راه راست کهاند، «وَ مَنِ اهْتَدى» (۱۳۵) و بدانید که راهبران بصواب کهاند.