111
۱ - النوبة الاولى
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان
«المر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» این حروف قرآن آیات و سخنان آن نامه است که خداى تعالى فرستاد، «وَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» و آنچه فرو فرستاده آمد بتو از خداوند تو، «الْحَقُّ» راستست و درست، «وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ (۱)» لکن بیشتر مردمان بنمىگروند.
«اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّماواتِ» اللَّه تعالى اوست که برداشت هفت آسمان، «بِغَیْرِ عَمَدٍ» بى ستون، «تَرَوْنَها» مى بینید، «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» آن گه پس مستوى شد بر عرش، «وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» و نرم کرد و روان و فرمان بردار آفتاب و ماه را، «کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى» تا هر دو مىروند هنگامى نام زد کرده را، «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ» کار مىگرداند و مىراند و پیش مىبرد، «یُفَصِّلُ الْآیاتِ» نشانها پیدا مىکند «لَعَلَّکُمْ بِلِقاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ (۲)» تا مگر شما برستاخیز و دیدار خداوند خویش گرویدنى راست بگروید.
«وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ» او آنست که زمین را پهن باز کشید، «وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ» و کوههاى بلند در آن لنگر کرد، «وَ أَنْهاراً» و جویها ساخت روان، «وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها» و از هر میوهاى کرد در آن، «زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ» جفت جفت،، «یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ» شب تاریک در سر روز روشن مىکشد، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهاى پیداست، «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۳)»گروهى را که اندیشه کنند.
«وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ» و در زمین پارههایى است از یکدیگر نزدیک، «وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ» و رزانى از انگورها، «وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ» و کشت زار و خرما بنان، «صِنْوانٌ» درختان دو ساق و سه ساق و چهار ساق، «وَ غَیْرُ صِنْوانٍ» و یک ساق، «یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ» از یک آب همه را آب میدهند، «وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ» و ما لختى را از آن بر دیگر فضل مىدهیم در شیرینى و نیکویى و بزرگى و هموارى و در رنگ و بوى و طعم و جنس، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهایى روشن است، «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۴)» ایشان را که دریابند.
«وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ» و اگر شگفت دارى شگفتست سخن ایشان، «أَ إِذا کُنَّا تُراباً» باش ما آن گه که خاک گردیم، «أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ» باش ما در آفرینش نو خواهیم بود، «أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ» ایشان آنند که خداوند خویش را کافر شدند، «وَ أُولئِکَ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ» و ایشان آنند که فلهاست در گردنهاى ایشان، «وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ» و ایشانند که آتشیانند، «هُمْ فِیها خالِدُونَ (۵)» ایشان در آن جاودان.
«وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ» برستاخیز مىشتابند ناگرویده و ایمان نیاورده، «وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ» و گذشت پیش از ایشان، «الْمَثُلاتُ» عقوبت هاى گوناگون «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ» و خداوند تو با آمرزگارى خداوندیست مردمان را، «عَلى ظُلْمِهِمْ» با آن ستم که ایشان بر خود مىکنند، «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقابِ (۶)» و خداوند تو سخت عقوبتست. «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا» و مىگویند ایشان که کافر شدند، «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ» که چرا فرو فرستاده نمىآید بر محمد (ص) آیتى از خداوند او، «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» تو بیم نماى آگاه کنندهاى، «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (۷)» و هر قومى را داعى ایست باز خوانندهاى.