شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۸ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۱۶- سورة النحل- مکیه‏ )
110

۸ - النوبة الاولى

قوله تعالى: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» اللَّه تعالى بر است کارى مى فرماید و بنیکو کارى، «وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏» و بخشیدن خویشاوندان را و برّ با ایشان، «وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ» و باز زند از بخل و دشنام و زشت کارى، «وَ الْمُنْکَرِ» و از کار و سخن ناسزا و گواهى بدروغ، «وَ الْبَغْیِ» و از فزونى جست، «یَعِظُکُمْ» پند مى‏دهد شما را، «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۹۰)» تا مگر پند گیرید و حق دریابید.
«وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ» و باز آئید خداى را به پیمان او، «إِذا عاهَدْتُمْ» چون پیمان بندید با او، «وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ» و سوگندان خویش مشکنید، «بَعْدَ تَوْکِیدِها» پس آن که آن را محکم کردید، «وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا» و خداى تعالى را بر خود گواه گرفتید و میانجى، «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ (۹۱)» اللَّه تعالى مى‏داند آنچ شما مى‏کنید.
«وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها» و چنان که آن زن مباشید که پشم رشته خویش باز شکافت و باز گشاد، «مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً» پس آنک تافت ناتافت کرد پاره پاره، «تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ» مى‏درایستید و سوگندان خویش‏ مى‏خیانت را حیلت سازید، «أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبى‏ مِنْ أُمَّةٍ» از بهر آنک گروهى توانگرتراند و با توان‏تر از گروهى، «إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ» آن کس که شما را مى‏آزماید آن آزماینده اللَّه تعالى است، «وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» و پیدا خواهد کرد روز قیامت ناچاره شما را، «ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (۹۲)» نهان آنچ اللَّه تعالى دانست در جداى جدایى شما در احوال.
«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ» و اگر اللَّه خواستى، «لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً» شما را یک امّت کردى یک گروه یک دین یک حال، «وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» لکن بى راه میکند او را که خواهد و با راه مى‏آورد او را که خواهد، «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۳)» و حقّا که شما را بخواهند پرسید از آنچ مى‏کنید.
«وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ» و سوگندان خویش چاره کژى مسازید در میان خویش، «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» بخیزد پاى و گام از جاى پس آن که محکم بود بر جاى، «وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» و بد عذاب بچشید بآنچ بر گشتید از راه خدا، «وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ (۹۴)» و شما راست عذابى بزرگ.
«وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا» بدین خداى بهایى اندک مخرید، «إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ» آنچ بنزدیک خداست، «هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۹۵)» شما را آن به اگر دانید.
«ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ» آنچ بنزدیک شماست این جهانى آن بسر آید، «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» و آنچ بنزدیک اللَّه تعالى است آن جهانى پاینده است، «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا» و براستى که پاداش دهد ایشان را که شکیبایى کردند، «أَجْرَهُمْ» بمزد ایشان، «بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۶)» بنیکوتر چیزى که مى‏کردند.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً» هر که کار نیک کند، «مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏» از مرد یا از زن، «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ» پس آنک گرویده است، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ» براستى که وى را زنده داریم، «حَیاةً طَیِّبَةً» بزندگانى خوش پاک، «وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ» و براستى که پاداش دهم بمزد ایشان، «بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۷)» بنیکوتر چیزى که میکردند.
«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ» چون خواهى که قرآن خوانى، «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ (۹۸)» استعاذت کن بخداى تعالى از دیو نفریده «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا» که او را دسترسى نیست بر ایشان که گرویده‏اند، «وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۹۹)» و بخداوند خویش پشتى دارند.
«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» دست رس او بر ایشانست که باو مى‏گویند و خشنودى او مى‏جویند و طاعت او مى‏ورزند، «وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (۱۰۰)» و ایشان که او را انباز مى‏گیرند با خداى تعالى.
«وَ إِذا بَدَّلْنا آیَةً مَکانَ آیَةٍ» و هنگامى که آیتى از قرآن بدل فرستیم بجایگاه آیتى، «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یُنَزِّلُ» و اللَّه تعالى داناتر بهر چه فرو فرستد، «قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ» گویند که این تو مى‏نهى و دروغ مى‏سازى، «بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱)» نه چنانست بیشتر ایشان نادانان‏اند.
«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ» گوى فرو آورد آن را جبرئیل، «مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ» از خداوند تو براستى و سزا، «لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا» تا مؤمنانرا دل و قدم بر جاى مى‏دارد، «وَ هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِینَ (۱۰۲)» و راهنمونى و بشارتى‏ گردن نهادگان را.
«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ» و مى‏دانیم که ایشان مى‏گویند، «إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» که این قرآن مردمى درو مى‏آموزد، «لِسانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ» سخن این کس که ایشان قرآن با وى مى‏گردانند اعجمى است، «وَ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ (۱۰۳)» و این لغتیست تازى آشکارا پیدا کننده.
«إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ» ایشان که بنمى‏گروند بسخنان اللَّه تعالى، «لا یَهْدِیهِمُ اللَّهُ» راه نخواهد نمود اللَّه تعالى ایشان را، «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ (۱۰۴)» و ایشانراست عذابى درد نماى.
«إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ» ایشان دروغ سازند، «الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ» که نگرویده‏اند بسخنان خداى تعالى، «وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ (۱۰۵)» و دروغ زنان ایشانند.