شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۷۷- سورة المرسلات- مکیة )
113

النوبة الاولى

قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‏
فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً (۲) خاصّه آن باد سخت کشتى شکن.
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً (۱) ببادهاى فرو گشاده پیاپى پیوسته.
وَ النَّاشِراتِ نَشْراً (۳) و بفریشتگان آن کراسه گشایندگان خواندن را.
فَالْفارِقاتِ فَرْقاً (۴) خاصّه ایشان که پیغام خداى بر پیغامبران خداى مى‏افکنند میان حقّ و باطل.
فَالْمُلْقِیاتِ ذِکْراً (۵) و خاصّه آن فریشتگان که قرآن مى‏افکنند بر دل و گوش پیغامبران.
عُذْراً أَوْ نُذْراً (۶) عذر باز نمودن را و آگاه کردن را.
إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ (۷) که آنچه شما را مى‏ترس دهند، براستى که بودنى است.
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ (۸) آن گاه که ستارگان روشنایى آن بسترند.
وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ (۹) و آن گه که آسمان بگشایند و بشکافند.
وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ (۱۰) و آن گه که کوه‏ها از بیخ برکنند و بروانند.
وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ (۱۱) و آن گه که پیغمبران را بر هنگامى حاضر کنند.
لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ (۱۲) و چه روز را و هنگام را حاضر کنند.
لِیَوْمِ الْفَصْلِ (۱۳) روز داورى بر گشادن را.
وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الْفَصْلِ (۱۴) و چه چیز ترا دانا کرد که روز داورى برگشادن چه روزست؟
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۱۵) ویل آن روز هر دروغ زن گیران را بآن روز.
أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ (۱۶) نه پیشینیان را و پدران ایشان را تباه و نیست کردیم و میرانیدیم؟
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ (۱۷) و آن گه پسینان را بمرگ پس ایشان مى‏بریم.
کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ (۱۸) هم چنان کنیم با این بدان پس ایشان مى‏بریم.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۱۹) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ (۲۰) نه شما را از آبى ننگین و خوار آفریدیم؟
فَجَعَلْناهُ فِی قَرارٍ مَکِینٍ (۲۱) آن آب را آرام دادیم در آرامگاهى نهفت.
إِلى‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ (۲۲) تا باندازه‏اى دانسته و هنگامى نامزد کرده.
«فَقَدَرْنا» اندازه اندازه نهادیم فَنِعْمَ الْقادِرُونَ (۲۳) نیک مقدّر که مائیم.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۲۴) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً (۲۵) زمین را نهان دارنده نکردیم، تا مى‏پوشد.
أَحْیاءً وَ أَمْواتاً (۲۶) زندگان را و مردگان را.
وَ جَعَلْنا فِیها رَواسِیَ شامِخاتٍ و نه در آن کوه‏هاى بلند گران آفریدیم.
وَ أَسْقَیْناکُمْ ماءً فُراتاً (۲۷) و نه شما را آبى دادیم خوش گوارنده آشامیدنى.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۲۸) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
انْطَلِقُوا إِلى‏ ما کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۲۹) روید بآنچه مى دروغ شمردید.
انْطَلِقُوا روید هین إِلى‏ ظِلٍّ ذِی ثَلاثِ شُعَبٍ (۳۰) بسایه سه شاخ.
لا ظَلِیلٍ نه باز پوشنده و نه خنک وَ لا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ (۳۱) و نه باز دارنده تف و زبانه آتش.
إِنَّها تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ (۳۲) مى‏اندازد آن زبانه آتش هر برزه‏اى چون کوشکى.
کَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (۳۳) گویى که شتران سیاه‏اند.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۳۴) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
هذا یَوْمُ لا یَنْطِقُونَ (۳۵) آن آن روزست که هیچکس سخن نگوید.
وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ (۳۶) و دستورى ندهند ایشان را تا جرم خویش بحجّت بپوشند و عذر دهند.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۳۷) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
هذا یَوْمُ الْفَصْلِ ایشان را گویند این روز داورى برگشادن است.
جَمَعْناکُمْ وَ الْأَوَّلِینَ (۳۸) شما را با هم آوردیم و ایشان را که پیش از شما بودند.
فَإِنْ کانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ (۳۹) اگر شما را دستانى است؟ بسازید، یا سازى توانید؟ با من پیش آرید!
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۴۰) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلالٍ وَ عُیُونٍ (۴۱) پرهیزگاران در سایه‏هااند پاى چشمه‏ها.
وَ فَواکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ (۴۲) و میوه‏ها از هر چه آرزو کنند.
کُلُوا وَ اشْرَبُوا میخورید و میآشامید هَنِیئاً بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۴۳) گوارنده باد و نوش بآن کردار نیکو که در دنیا مى‏کردید.
إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ (۴۴) ما پاداش چنین دهیم نیکوکاران را
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۴۵) ویل آن روز بدروغ زن گیران.
کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلًا میخورید و برخوردار باشید روزگارى اندک إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ (۴۶) که شما بد کردارانید.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۴۷) ویل آن روز بدروغ زن گیران‏
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا و چون ایشان را گویند: نماز کنید لا یَرْکَعُونَ نماز نکنند.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۴۹) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ (۵۰) بکدام سخن پس این قرآن که بآن نمیگروند بخواهند گروید؟